سوال امنیتی
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.
جمعه 1403/02/07
پ, 1396/03/25 - 08:01
صدیق شریف در گفتگو با کوله بار:

اول زبان نسل امروز را بشناسیم و بعد فیلم دفاع مقدس بسازیم/فراموش کردن جانبازان یعنی فراموش کردن ریشه هایمان

بازیگر فیلم سینمایی" اخراجی ها" گفت:با فاصله گرفتن از دوران دفاع مقدس و روبرو شدن با نسل های جدید، باید زبانشان را بفهمیم و طبق آن صحبت کنیم و فیلم دفاع مقدس بسازیم.

به گزارش اختصاصی کوله بار، نقش "فخر الدین صدیق شریف" در سریال "شب هزار و یکم" به عنوان پزشک و جانباز شیمیایی، بهانه برایمان بود تا از وی گفتگویی بگیریم. یکی از ویژگی های این سریال، نشادن دادن نقش پزشکان متخصص در عرصه دفاع مقدس  بود و جالب اینکه، به موضوع حملات شیمیایی دشمن در آن اشاره شده است. در طول جنگ، هر فردی طبق عقاید وتفکراتش، به میدان جنگ می رفت. برای دفاع از دین، ناموس، وطن .... هر کس با تفکرات خاص خودش می رفت و ممکن بود در میانشان، افرادی باشند که به درجه خلوص و ایمان قلبی به یزدان، نرسیده بودند و در جبهه، به این درجه رسیدند و سرانجام تعدادی به شهادت رسیدند و  تعدادی هم مجروح شیمیایی، قطع عضو، نابینا و ... حالا، اسطوره های و قهرمانان کشورمان این ها هستند و باید ارزششان را حفظ کنیم. گفتگو با صدیق شریف را بخوانید تا بفهمید، نقش صدا و سیما و تلویزیون در این زمینه چقدر می تواند موثر و مفید باشد.

 

نقشتان در سریال شب هزار و یکم چه بود؟

 

در طول دو سال اخیر، شاخص ترین کارهایم در عرصه بازیگری، بازی در اخراجی های 1و 2 و شب هزار و یکم بوده است. در این فیلم، نقش دکتر رحمانی که یک جانباز شیمیایی و پزشک متخصص درمان مجروحان شیمیایی بود را بازی کردم.

 

در مورد نقشتان بیشتر توضیح می دهید؟

 

مضمون داستان این سریال، از جهاتی برایم خیلی جالب بود، چون به نقش پزشکان متخصص در عرصه دفاع مقدس اشاره می کرد که در آن شرایط سخت، از خود گذشتگی کردند و خودشان هم در کنار رزمنده ها، مبتلا به مجروحیت شیمیایی شدند.  دکتر رحمانی، فردی بود که در آمریکا تحصیل می کرد که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد. دیدن خوابی، باعث بازگشتش به کشورمان  و خطوط مقدم جبهه می شود. سرانجام در کنار فداکاری ها و از خودگذشتگی هایش، خودش هم مبتلا به ضایعه شیمیایی می شود و ...

 

قبل از بازی در این سریال، پیش جانبازان شیمیایی رفته بودید تا شناختتان نسبت به آنها بیشتر شود و نقشتان را طبیعی بازی کنید؟

 

بله، بعد از اینکه پیشنهاد بازی در این سریال را به من دادند، برای کسب اطلاعات بیشتر، پیش چندین نفر از جانبازان شیمیایی رفتم و درباره ز ندگی و عوامل شیمیایی و نوع مجروحیتشان، تحقیق کردم. همین باعث شد که زیاد نسبت به نقشم، بیگانه نباشم.

فکر می کنید، بیشترین هدف این فیلم برای به تصویر کشیدن چه چیزی برای مردم بود؟

 

جامعه ما مثل یک خانوا ده بزرگ می ماند که یکی نویسنده، یکی پزشک و دیگری دکتر یا مهندس و ... می شود. کار رسانه این گونه است که همه این انسان ها را ببیند و با توجه به آن، فیلم بسازد. این سریال، گام خوبی برای نشان دادن زحمات و فداکاری های جامعه پزشکی در طول جنگ تحمیلی بود. ما همیشه چوب انتقادمان به سمت پزشکانمان است و کمتر از آنها به دلیل رشادت هایشان در طول جنگ، تمجید می کنیم. به یاد دارم، در بیمارستانی بودم که پزشک ایرانی متخصص قلب را دیدم که تازه از آلمان بازگشته بود. او می گفت که فقط برای ارزش قائل بودنش برای مردم، به ایران بازگشته است و افتخار می کند که برای مردم کشورش خدمت می کند.  در سریال "شب هزار و یکم"، نشان دادیم که پزشکانمان در دوران دفاع مقدس جایگاهی خاص و تاثیر گذار داشتند. 

 

حالا می خواهیم فضای مصاحبه را به سمت سینما و تلویزیون ببریم و جامع تر صحبت کنیم. به نظرتان سینمای دفاع مقدس در جذب نسل های سوم و چهارم در عرصه موفق بوده است؟

 

به نظر من، با فاصله گرفتن از دوران دفاع مقدس و روبرو شدن با نسل های جدید، باید زبانشان را بفهمیم و طبق آن صحبت کنیم و فیلم دفاع مقدس بسازیم. زبانی نسل های امروزی، زبان سال های اول انقلاب نیست و تفاوت کرده است. اگر بخواهیم با روش های قدیمی پیش برویم و فیلم بسازیم، قطعا موفق نخواهیم بود. الان فصل، فصل ارتباطات و سرعت و سینماست. در یک فیلم، نویسنده، بازیگر و تمام دست اندرکاران باید مخاطب شناسی کنند و با خلاقیت پیش بروند. ما باید ببینیم که امروزه، با چه تفکرتی در جامعه مواجه هستم و بیهوده خودمان را فریب ندهیم. ابتدا باید جامعه خود خوب بشناسیم و سپس براساس آن، فیلمنامه بنویسم و فیلم بسازیم. اگر با رعایت پیش شرط ها، توانستیم فیلم بسازیم، قطعا موفق خواهیم بود.

ما باید از نویسنده هایمان بخواهیم که قصه هایی جذاب و به دور از تراژدی با این موضوع بسازند.

 

نگفتید که آیا در جذب نسل امروزی موفق بوده ایم یا خیر؟

 

ما نمی توانیم به طور مطلق بگوییم که موفق بوده ایم یا خیر...؟ من اگر به طور مطلق بگویم موفق بوده ایم، غلط است و اگر بگویم خیر، باز هم غلط است. ما صحنه های فیلم دفاع مقدس را به صورت نمایش نشان می دهیم تا برای مردم یادآوری شود اما امتیاز دادن به اینکه موفق بوده ایم یا خیر، کار خیلی سختی است. این را باید از مردم بپرسیم.

سینمای دفاع مقدس، چقدر در انعکاس نوع زندگی و مشکلات مصدومین شیمیایی موثر بوده است؟

 

در طول دوران دفاع مقدس و بعد از آن، فیلم های زیادی با موضوع جنگ و جانبازان شیمیایی ساخته شده است.  باید قبول کنیم که ساخت فیلم های دفاع مقدس، کار سخت و دشوار است. چون باید لحظات جنگ را برای مخاطب به خوبی به تصویر بکشیم. من معتقدم که باید بیشتر از این ها درعرصه ساخت این فیلم ها، کار و فعالیت شود.

مهمترین مسئله ما، فیلمنامه و قصه سریال است. یک قصه خوب که از شرایط تکنیکی برخوردار باشد، موفق خواهد بود. فیلمنامه هایی که به زندگی جانبازان شیمیایی اشاره داشتند، به طور متوسط کار کردند، چون هنوزشناخت مردم نسبت به این مصدومان زیاد نیست.

 

چاره این مشکل چیست؟

 

باید قبول کنیم که تحقیقاتمان در این زمینه، وسیع نبوده است. مثلا جانباز شیمیایی را بیشتر با ضایعه ریوی می شناسند و ضایعات چشم و پوست و خون و اعصاب و روان، کمی در فیلم هایمان کم رنگ است. بعضی از جانبازان شیمیایی، در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... خودش درخشیدند. مثلا جانبازانی هستند که در کنار مجروحیتشان، مشغول ساخت صنایع دستی هستند که این هم می تواند در  فیلم ها، به تصویر کشیده شود.

 

در میان دوستانتان، جانباز شیمیایی دارید؟

 

خیر، چنین دوستانی ندارم.

 

ارتباط چطور؟

 

گاهی به طور پراکنده با تعدادی از جانبازان شیمیایی در بیمارستان ساسان ملاقات و ارتباط داشتم.

 

عیادت شما از این جانبازان، چقدر در روحیه هایشان تاثیر گذار است؟

 

نه تنها من، بلکه عیادت و ملاقات مردم عادی از این جانبازان شیمیایی در بیمارستان، برای روحیه شان خیلی عالی است. به یاد دارم، روزی به عیادت یکی از این جانبازان، به بیمارستان رفتم. او با دیدنم خیلی خوشحال شده بود و با محبت با من رفتار کرد.

 

 

در اخراجی های یک، قسمتی مربوط به حملات شیمیایی دشمن بود. در اینجا، توانستیم خوب به مخاطب، قربانی شدن هموطنانمان را نشان دهیم یا خیر؟

 

در این فیلم، نشان دادیم که عراق با بمباران های شیمیایی خود، حتی به زنان و کودکان بی گناه ما هم رحم نکرد. کاری ضد انسان و بشریت که با هیچ معیاری نمی توان آن را سنجید. عمق فاجعه شیمیایی دشمن، آنقدر زیاد است که ما فقط می توانیم گوشه ای از آن را در فیلم ها نشان دهیم. شاید پنهان شدن کودک در کمد دیواری و فداکاری امین حیایی برای دادن ماسکش به او، این پیام را داشته باشد که خیلی از کودکان کشورمان، بر اثر این گازها شیمیایی شدند و خیلی از رزمنده ها بودند که حاضر به از خودگذشتگی برای نجات دیگری بودند.

یکی از مشکلات جانبازان شیمیایی این است که مردم اطلاعات زیادی درباره مجروحیتشان ندارند و فقط می کنند یک بیماری واگیردار است. نقش صدا و سیما برای فرهنگ سازی و بالا بردن اطلاعات مردم در این زمینه چقدر می تواند موثر باشد؟

 

(با خنده) شما مدام می خواهید وارد عرصه سینما و تلویزیون شوید و از زبان من، آن را نقد کنید. ببینید، من نمی توانم صدا و سیما را در این کار مقصر بدانم. ما پایه هایی داریم که باید آنها را تقویت کنیم. جنگ جز فرهنگ ماست و تا زمانی که بخش فرهنگمان تقویت نشود، نمی توانیم کاری را از پیش ببریم. باید طوری به تاریخ  بپردازیم که قابل دیدن باشد. منقدین در این عرصه، بسیارند اما وجود افرادی که راهکاری برای حل این مشکل داشته باشند، کم است. سینما بازگوی فرهنگ این سرزمین است و ما نباید خودزنی فرهنگی کنیم. اگر انتقاد داریم، باید کمک کنیم تا مشکل برداشته شود وگرنه انتقاد کردن آسان است...

 

اگر به شما پیشنهاد بازی در فیلمی به عنوان جانباز شیمیایی دهند، قبول می کنید؟

 

بله، در سریال شب هزار و یکم هم علاوه بر نقش پزشک متخصص شیمیایی، خودم هم مجروح شده بودم. در آینده هم اگر این پیشنهاد را به من بدهند، باز قبول می کنم.

شما در زمان شروع جنگ، 25 ساله بودید. به جبهه نرفتید؟

خیر.

 

مردم در آن زمان، نسبت به مواد شیمیایی آگاهی داشتند؟

 

خیر. عراق بعد از سال 62 به طور گسترده از سلاح های شیمیایی استفاده کرد. این اتفاق، برای مردم خیلی عجیب و ناشناخته بود. وقتی مجروحان شیمیایی را در تلویزیون نشان می دادند، مردم دچار خوف و هراس می شدند. خود من هم، همین حس را داشتم. این کار صدام، جنایتی وحشیانه و ضد بشری علیه ایران بود...

 

اگر در پایان حرفی دارید، برایمان بگویید؟

 

وقتی رزمنده ای در طول دفاع مقدس، ماسکش به همرزمش می دهد، این نشان دهنده اوج و ایثارش است. ما تا آخر عمر، مدیون این ها هستیم.حتی انسانی که به اصول دین هم پایبند نباشد، وقتی با جانبازان شیمیایی برخورد می کند، تحت تاثیر قرار می گیرد. جانبازان شیمیایی، کسانی هستند که در زیباترین مقطع زندگی خودشان، از خود گذشتگی کردند و به جبهه رفتند، و از همه چیز گذشتند و حالا هم با مجروحیت خود دست و پنجه نرم می کنند. تمام کسانی که در  جایگاه های عالی جامعه هستند، جزو وظایفشان است که توجه خاصی به این افراد کنند. فراموش کردن این ها، به منزله فراموش کردن ریشه های خودمان است.

 

انتهای پیام/ک

افزودن دیدگاه جدید

درباره متن فرمت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس وب و ایمیل به صورت اتوماتیک لینک میشود .
سوال امنیتی
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.