سوال امنیتی
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.
پنجشنبه 1403/01/30
ش, 1395/05/02 - 04:00
پدر شهیدمدافع حرم افغانستانی در گفتگو با کوله بار :

دفاع از جان و شرف مسلمانان هدف مدافعان حرم / برای پول پسرم را به جنگ نفرستادم

پدر شهید مدافع حرم محمدی گفت: پسرم می گفت که حضرت زینب پیام آور عاشورا بود و وظیفه همه ماست از ایشان دفاع کنیم و من سرباز زینبم و تا آخرین قطره خون در این راه مبارزه خواهم کرد.

به گزارش اختصاصی کوله بار،شهید مدافع حرم «جمال الدین محمدی» متولد سال ۱۳۷۰ از شهدای تیپ فاطمیون ساکن اردوگاه شهید چمران افاغنه شهرستان بردسیر بود که با انگیزه های اسلامی، قرآنی و دفاع از حیثیت و کیان اسلامی و شیعی با فاصله صدها کیلومتر از کاشانه و منزل خود با تکفیری ها مقابله کرد و جان خود را تقدیم اسلام و قرآن کرد. این شهید گرانقدر یک فرزند سه ساله به نام "امیر حسین" داشت اما برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) از هرچه دارای دنیایی بود گذشت و به سوریه رفت و جان خود را فدا کرد.

برای آشنایی بیشتر با زندگی و منش شهید جمال الدین محمدی،خبرنگار کوله بار گفت و گویی با پدر این شهید مدافع حرم انجام داده است که در ادامه می خوانید :

* شما چه برداشتی از شهادت پسرتان دارید؟ آن را چطور می‌بینید؟

جمال الدین از کودکی پسر خوب و باخدایی بود. همیشه کمک حال ما در خانواده بود و الگوی زندگیش را امام حسین (ع) قرار داد. شهر ما کوچک بود و همه جمال الدین را می‌شناختند و به جمال‌الدین شکاری معروف بود. در کار خیر پیش قدم بود و تا جایی که توان داشت به همه کمک می‌کرد. در ایام عاشورا و تاسوعای حسینی با شور و عشق خاصی در مراسم عزاداری شرکت می‌کرد و از هیچ خدمتی در راه ائمه اطهار به ویژه امام حسین (ع) فروگذاری نکرد.
من 4 پسر داشتم و جمال الدین یکی از زرنگ‌ترین، مهربان‌ترین و آرام‌ترین پسرانم بود. داغ از دست دادن فرزند خیلی سخت است ولی وقتی می‌دانم فرزندم در راه امام حسین(ع) و دفاع از حرم خواهر ایشان به شهادت رسیده است، قلبم آرام می‌شود.
هنگامی که خبر درگیری در سوریه و عراق را شنید، همیشه دلش می‌خواست به جنگ با داعش برود و نگذارد مردم بی دفاع به دست آنان کشته یا اسیر شوند.

 

*  چطور از شما اجازه گرفت که عازم سوریه شود؟

دقیق یادم نیست، ولی خیلی جدی گفت که می‌خواهد برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه برود. ما حرفی نداشتیم و از اینکه راهش را در این مسیر دیده بود، خوشحال بودیم اما دلمان می‌خواست او ازدواج کند. وقتی با او قضیه ازدواج را مطرح کردیم، گفت هنوز برای ازدواج وقت است و اگر بعد از این سفر زنده ماند، ازدواج خواهد کرد.
من و مادرش هم که جدیت تصمیم او را دیدیم، برایش دعا کردیم تا بتواند به اندازه خودش در آرام کردن سوریه و دفاع از مردم موفق باشد. ما دعایش کردیم به سلامت برود و برگردد و اگر لیاقت داشت در دفاع از حرم زینب(ع) شهید شود. شهادت نصیب هر کسی نمی‌شود اما از اینکه پسرم لایق این جایگاه بود، خدا را شکر می‌کنم.

 * شما تاکنون به مناطق جنگی ایران رفتید؟

من هنوز سفر راهیان نور را تجربه نکردم ولی شهدا همه در کنار هم در محشر می‌آیند و شهدای اسلام، شهدای عاشورا، شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم فرقی با هم ندارند. همه شهدا برای رضایت خدا جنگیدند تا بی‌گناهان بیشتری کشته نشوند و ناموس و جان مردم در امان باشد.  ما تبعه افغانستان هستیم ولی در کرمان زندگی می‌کنیم. پسرم روح بزرگی داشت و خیلی به قومیت و ملیت توجهی نداشت. او یک مسلمان واقعی بود و وقتی جان مسلمانان را در خطر دید، به جنگ با داعش رفت.

 

 * شهید محمدی چند بار به سوریه عازم شد؟

سه بار به سوریه رفت. دفعه اول که سال 92 بود، مجروح شد و وقتی برگشت، من خیلی نگران شدم. اما کمی بعد دوباره عزم سفر کرد که من مخالفت کردم که تا بهبودی کامل صبر کند، ولی او با مهربانی به من گفت که راهش، دفاع از حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) است و من در برابر این حرفش دیگر حرفی نزدم.
گاهی تماس می‌گرفت اما عشقش به شهادت خیلی عجیب بود. از ما می‌خواست برایش دعا کنیم که شهید شود. خیلی رفتارش تغییر کرده بود، انگار آن جمال الدین سابق نبود. همیشه در تفکر و عبادت بود. بیشتر به من و مادرش توجه داشت و اینها به خاطر لطفی بود که حضرت زینب(س) به مدافعان حمش داشت. جمال‌الدین هر دفعه که از سوریه برمی‌گشت اشتیاق بیشتری داشت که باز به آنجا برود. انگار راهش را شناخته بود و بی‌تاب رفتن بود تا سرانجام بهمن ماه سال گذشته خبر شهادتش را به ما دادند.
 
* متاسفانه در برخی از رسانه ها و مجامع تهمت هایی زده می شود که رزمنده های دفاع مقدس برای پول به سوریه اعزام می شوند، پاسخ شما به این اظهارات چیست؟

این‌ها دروغ است ولی خیلی شنیدیم؛ مخصوصا ما که افغانی الاصل هستیم بیشتر این حرف‌ها را می‌شنویم. ما هم عزیزمان را از دست دادیم و هم زخم زبان مردمی که اطلاعی از این موضوع ندارند را باید تحمل کنیم. درست است که تنها جمال‌الدین شهید شد اما همه فرزندانم را فدای حضرت زینب (س) کرده‌ام و راضیم به رضای خداوند؛ ما هر چه داریم از برکت اسلام و امامان است.
ما هیچ پولی دریافت نکردیم و برای پول هم پسرم را به جنگ نفرستادیم. آن هم جنگ با کسانی که وحشیانه مردم را می‌کشند و از خدا نمی‌ترسند. این شهادت، تصمیم پسرم بود و از اینکه در راه خیر شهید شد و نه در راه آزار به مردم، خدا را شکر می‌کنم.

 * شهید جمال‌الدین دلیل انتخاب این راه را به شما گفته بود؟ چرا انقدر مصمم بود که به جنگ با داعش برود؟

اوایل جنگ سوریه کمی به این موضوع جذب شد اما رفته رفته بیشتر به مسئله داعش و جنگیدن با آنها علاقمند شد. خودش داوطلبانه برای جنگ با سوریه رفت. پاسداری از ناموس مسلمانان و دفاع از جان و شرف مسلمانان باعث شد، پسر 24 ساله من به جنگ با داعش برود. خودش هم می‌دانست جنگ شوخی بردار نیست و ممکن است برنگردد ولی هرگز در تصمیمش تردید نکرد.
گفت این مسئولیت بر دوش من است و باید برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) بروم. حضرت زینب پیام آور عاشورا بود و برای شیعیان خیلی ارزشمند است. وظیفه همه ماست از ایشان دفاع کنیم و من  سرباز  زینبم و تا آخرین قطره خون در  این  راه مبارزه خواهم کرد.
 

افزودن دیدگاه جدید

درباره متن فرمت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس وب و ایمیل به صورت اتوماتیک لینک میشود .
سوال امنیتی
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.