سوال امنیتی
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.
جمعه 1403/02/07
ش, 1398/06/16 - 09:42
محرم در اسارت؛

تصویری از عاشورا که اشک اسرای ایرانی را در آورد

در بین بچه‌ها نقاشی بود که هر نوع نقاشی را می‌کشید. یک بار شب عاشورا جمال که بچه مشهد بود گفت:«یک تابلو برای فردا می‌خواهیم که پرچم داشته باشد».

به گزارش کوله بار، :‌حسین یزدیان ازاسرای اردوگاه بعقوبه است او روایت می‌کند: یک بار بچه‌ها دست به دست همدیگر دادند و قرار گذاشتند مجالس سینه‌زنی تشکیل بدهند و چون ایام محرم بود، مراسم سینه‌زنی و نوحه‌خوانی باشکوهی تشکیل دادند. نگهبانان می‌آمدند و چون اتحاد و همبستگی جدیدی را، که در اواخر اسارت بین ما بود، می‌دیدند، نمی‌توانستند چیزی بگویند.

این اواخر تأکید و اصرار بچه‌ها برای عزاداری، عراقی‌ها را مجبور کرد که یک نوار نوحه و مصیبت را که یک نفر در حرم امام حسین (ع) خوانده بود، برایمان پخش کنند. عراقی‌ها می‌گفتند:« همین از سرتان هم زیاد است». آنها انتظار داشتند که به همین قانع شویم.

نصرالله قره‌داغی از دیگر آزادگان دوران جنگ تحمیلی روایت می کند:بچه‌ها نقاشی‌هایی می‌کشیدند که مثل آن کمتر پیدا می‌شد. در بین بچه‌ها نقاشی بود که هر نوع نقاشی را می‌کشید. یک بار شب عاشورا جمال که بچه مشهد بود گفت:«یک تابلو برای فردا می‌خواهیم که پرچم داشته باشد».

بچه‌ها پیراهن‌های سفید را به یکدیگر دوختند وبلافاصله چند خیمه و صحنه عاشورا را روی آنها کشیدند. کار تا آخر شب ادامه داشت. صبح هرکس آن را می‌دید به گریه می‌افتاد. در اردوگاه افرادی بودند که هرچه اراده می‌کردند، به تصویر می‌کشیدند.

افزودن دیدگاه جدید

درباره متن فرمت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس وب و ایمیل به صورت اتوماتیک لینک میشود .
سوال امنیتی
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.