چ, 1400/09/03 - 11:42
دیدار آخر

دانلود 40737707
سحر آمد. گفتم محمد من انتظار آمدن تو را نداشتم، چرا آمدی! گفت مادر دیدار آخر است انشاءالله. گفتم خوشآمدی، ولی هر خانهای لیاقت شهادت ندارد. گفت حالا این دفعه میبینی دارد یا نه. روز پنجم دیدم که دلش میخواهد چیزی به من بگوید، ولی نمیتواند...
افزودن دیدگاه جدید