به ارتفاعات بازی‌دراز که بیایی می توانی کبوتر دلت را از همان بالا به پرواز درآری و در اینجا در میان ابرهای پنهان شده تمرین بالا رفتن و اوج گرفتن را داشته باشی.

این ارتفاعات از جمله مناطق مهم و استراتژیک است که در روزهای نخست جنگ با تجاوز رژیم بعث عراق به دست نیروهای بعثی افتاد اما مجاهدت شبانه روزی رزمندگان جان بر کف توانست پرچم اهتزار و قدرت را بار دیگر بر فراز آن برافزاشته سازد.

قدم به قدم بازی‌دراز محل عبور هزاران پرستوی سبکبالی است که عاشقانه در آسمان شهادت پرکشیدند و امروز التیام بخش زخم هزاران دل‌داده‌ای است که فارغ از هیاهوی زندگی ماشینی به اینجا آمده اند تا مشق پاکی و آزادگی داشته باشند.

 

به جنوب و یادمان هایش که سفر می کنی خاکی بودن را تجربه می کنی اما به بازی دراز که بیایی رها شدن را تمرین خواهی کرد.

در گذر هر پیچ تند از قله هایش و حرکت به بالا ها را اوج گرفتن به سبک و سیاق شهداء و آسمانی شدن را یاد میگیری و به آن بالاها که برسی می بینی دنیا چه قدر برایت کوچک و کوچک تر خواهد شد.

بهار از راه می رسد و ارتفاعات بازی دراز هم خود را برای میهمان نوازی عاشقان کوی شهادت آماده کرده اند و هر میهمان که نوروزش را به اینجا می آید ترنم و برکت حضور شهدایش را عیدی می دهد.

جوانان و نوجوانان در گذر هر پیچ چشم به دهان راویان دوخته اند که آنان را مستانه به سال های 60 و حماسه سازی همین گمنامان خفته در اینجا می برد.

همه ساله در نقطه انتهای صعود مراسم گرامیداشت عملیات بازی دراز برگزار می شود و در ارتفاع 1100 متری نیز مدفن شهدای گمنامی است که در جست و جوی نامی خدایی به آسمان ها پرکشیدند.

ارتفاع 1100متری مدفن شهدای گمنام است و نقطه انتهایی صعود؛ به رسم هر ساله مراسم گرامیداشت عملیات بازی دراز در این نقطه برگزار می‌شود و صعود 15هزار نفری به این ارتفاعات صورت می‌گیرد.

هنوز هم صدای «یازهرا» در دامنه های بازی دراز شنیده می شود

سه دهه از سال 60 می گذرد اما دامنه های بازی دراز هنوز ندای «یازهرا» را به گوش می رساند، همان رمزی که شب عملیات همچون اکسیری شفا بخش دل های رزمندگان را محکم و استوار کرد و آنان را به پیروزی هدایت کرد.

همین گونه که به سمت فتح قله حرکت می کنی، سختی راه تو را تشته و خسته می کند اما به یاد می آوری همان سال 60 را که چگونه یاد خداوند و ذکر آرام بخش « الا به ذکر الله تطمئن القلوب » چگونه رزمندگان را آرام می کرد و نمی‌گذاشت آتش و دود و صدای تیر و ترکش در دلهایشان هراس بیندازد.

به یاد می آوری همان رزمندگانی را که شب عملیات با خوشحالی یکدیگر را در آغوش می کشیدند و شهادت را رزق دوستانشان می کردند.

هرچه بالاتر می روی دیگر درد پاها از یادت می رود و آسمانی شدن را تجربه می کنی، آنجایی که نسیم بهاری به روی گونه هایت می وزد دیگر تشنگی مسیر از یادت می رود.

نزدیک قله که می شوی یادمان شهدای گمنام همچون نگینی انگشتری خودنمایی می کند و اینجاست که با بند بند وجودت ریسمان عرفان میان پرستویان گمنام و خالق عشاق را احساس می کنی.

سال 60 در ارتفاعات بازی دراز چه گذشت؟

عملیات بازی دراز در محور سر پل‌ذهاب در غرب استان کرمانشاه و ارتفاعات بازی دراز به صورت نیمه گسترده در تاریخ یکم اردیبهشت ماه 1360 به فرماندهی مشترک انجام شد.

نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده‌بانی استفاده می‌کرند اما ویژگی‌های این ارتفاعات موجب شد با فعالیت‌های مهندسی روی آن جاده‌سازی شود و یگان‌های عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین و سرپل ذهاب نیز دید کافی داشته باشند.

برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی سپاه پاسداران، قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح‌ریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ یک اردیبهشت 1360 آغاز شد و به مدت هشت روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند.

در این عملیات که یکی از نخستین تجربه‌های بزرگ همکاری مشترک سپاه و ارتش در سایه بی‌اعتمادی روزافزون به شخص بنی‌صدر بود، نیروهای عمل کننده از شمال و جنوب دشت ذهاب به ارتفاعات بازی دراز یورش بردند.

عکس‌العمل عراق برای حفظ ارتفاعات منجر به یک نبرد شدید چند روزه شد و عاقبت نیروهای ایران موفق به آزادسازی قله‌های جنوبی ارتفاعات شدند. در این عملیات هوانیروز ارتش نقش بسزایی ایفا کرد و طی آن خلبان علی‌اکبر شیرودی به شهادت رسید. تجهیزات منهدم شده نیروهای عراقی نیز شامل ۵۴ دستگاه تانک و نفربر ۳ فروند هواپیما ۲ فروند هلی‌کوپتر ۲ دستگاه ادوات مهندسی و همچنین غنائم جنگی ایران ۱۲ دستگاه تانک و نفربر ۵ دستگاه ادوات مهندسی و تعداد تلفات نیروهای عراقی ۱۵۰۰ نفر کشته و زخمی ۷۰۰ نفر اسیر بود.

بازی دراز تمرین مسیر بندگی

ارتفاعات بازی دراز و گردنه ها و پیچ های تند و صعب العبورش برایت روایتی از بندگی است ، مسیری برای عشق بازی تو و خدایت. 30 سال قبل از اینکه تو به اینجا بیایی «شیرودی»های بسیاری در اینجا پرکشیدند و از فراز همین قله ها به بهشت رسیدند... و تو اگر می خواهی بهارت را با عشق آغاز کنی به «بازی دراز» بیا ...دوستان گمنامت منتظرت خواهند بود.